انشا و روش تدریس آن

انشا و روش تدریس آن

 برخی از هدف­های آموزش انشا عبارتند از:

1) دانش‌آموزان باید بتوانند آنچه را که می‌اندیشند و می‌خوانند به دیگری بگویند و بنویسند.

2) شناسایی دانش‌آموزان با تخیل قوی و استعدادی بیشتر در نویسندگی و هدایت آنها در مسیری صحیح.

3) پرورش قوه استدلال، تفکر و دقت دانش‌آموزان و وادار کردن آنها به درست دیدن و شنیدن، سپس دیده و شنیده خود را به طرز ساده و روشن بیان کردن و نوشتن.[

هدف­های عمده درس انشا در جای دیگری چنین آمده است:

1-توانایی بیان اندیشه و احساس

2-افزایش قدرت تحلیل و انتقاد

3-شرکت در فعالیت­های گروهی

4-تسلط بر نوشتن

5-شرکت در بحث­های گروهی و مناظره

6-تقویت قدرت سخنگویی

7-رفع کم­رویی و کسب اتکا به نفس

8-افزایش دقت در شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن

9-آموزش برقراری ارتباط با دیگران

10-عادت به مطالعه

 

روش آموزش انشا

نوشتن حاصل سه چیز است، نگاه، ناگاه و ناآگاه. به عبارت دیگر کسی که می­خواهد بنویسد، باید بتواند خوب ببیند و ناگهان جرقه­ای در فکرش او را شعله­ور سازد و در نهایت این درون اوست که او را یاری داده و کلمات را بر زبانش جاری خواهد کرد.

شرط اساسی نوشتن، حرف داشتن است. حرفی نو طرحی نو و ... . برای داشتن حرف­های نو، به زحمت و تجربه­های نو نیاز است. تجربه­هایی عمیق و وسعت داده شده. از دیگر راه­های نوشتن دانش­آموزان، عادت دادن آنها برای نوشتن خاطرات است. نوشتن نامه نیز قوای نویسندگی را پرورش می­دهد.

انشا یا نوشتن، یک فرآیند فکری است که هرگاه به زبان می­آید، برای مردم آسان است. نوشتن از حرف زدن بسیار سخت­تر است.

متأسفانه فرهنگ مراجعه به حل المسائل و روش معلم محوری آموزش و آزمودن داده­هایی که به صورت طوطی­وار یاد گرفته می­شوند و عدم استفاده از روش­های فعال و دانش­آموز محوری و مهلت ندادن برای تفکر و مبارزه با مسائل برای رسیدن به راه­حل­های نادرست، متعلمان را به مصرف کننده­هایی تبدیل کرده است که کارشان مونتاژ یافته­ها با استفاده از الگوها و طرح­های از پیش مشخص شده می­باشد.

شیوه­های اداره کلاس انشا

از هر زاویه­ای که به درس انشا نگاه شود، در هدف­های آن اشتراک نظر وجود دارد. منظور از زوایه دید، نگاه علم روان­شناسی، ادبیات، جامعه­شناسی، زبان­شناسی و ...، به این درس است. البته از دیدگاه هر کدام اولویت­ها متفاوت است. مثلاً از دید علوم اجتماعی آموزش نحوه ارتباط با دیگران مقدم است، از دیدگاه روان­شناسی، کسب اعتماد به نفس و تحلیل مسائل و از نگاه ادبیات، تسلط بر نوشتن و انتقال فکر دیگران در اولویت است.

مطالعه قبل از نوشتن، اصل اساسی برای خوب نوشتن است که باید جایگزین نوشتن بدون مطالعه یا نوشتن ذهنی گردد. متأسفانه هم اکنون برای موضوعات تحلیلی و تحقیقی، روش دانش آموزان بر ذهنی نوشتن و کلی گویی است.

بچه­ها از حدود 1 تا 7 سالگی سخن گفتن را یاد می­گیرند. در این سنین مادرها از ویژگی­ها و نیازهای بچه­ها برای کاربرد واژه­ها بهره می­گیرند. همین طور گنجینه لغات بچه­ها اضافه شده و یاد می­گیرند که کلمات را ترکیب کنند و خواسته­های خود را در قالب جملات بیان کنند. در واقع آموزش انشا هم باید از همین روند بهره بگیرد. این روند یا فرآیند مطابق با فطرت یادگیری کودکان است.

یکی از عوامل متعدد ناموفق بودن درس انشا، نداشتن روش مناسب است. لزوم به کارگیری روش مطلوب در تدریس به اندازه­ای است که بعضی از دست اندرکاران علوم تربیتی بهره­گیری از روش­های مناسب را مهم­تر از دانش آن درس دانسته­اند.

آغاز انشا در 9 سالگی است. در کلاس اول و دوم ابتدایی زبان آموزی تمرین می­شود. زبان کودکان از 9 تا 12 سالگی در حال افزایش لغات است. در کتاب فارسی بچه هر ساله 2200 تا 2800 لغت اضافه می­شود. متأسفانه این تعداد لغت برای کودکان زیاد است و توان یادگیری آن را ندارند و در نهایت در انشا ضعف پیدا می­کنند. معلمان نیز انتظارت زیادی از دانش آموزان خود دارند و این باعث سرخوردگی دانش آموز می­گردد.

کاملاً قابل درک است که بچه­ها در راهنمایی و متوسطه مشکل نوشتن دارند و آن به خاطر ضعف در دوره ابتدایی است. معلمان کلاس سوم، چهارم و پنجم برای انشا بچه­ها بیشتر دنبال کلیشه­ها و توصیف کنید هستند.

انشا کمک کردن به بچه­ها در گفتن و نوشتن است. دیده­اید یک سؤال از دانش آموز پرسیده می­شود، او می­گوید نوک زبانم است الان می­گوید. او راست می­گوید باید به او کمک شود تا بتواند بگوید و بنویسد.

برای انشا باید از تمام حواس دانش آموزان خصوصاً چشم او خوب استفاده شود. در آموزش انشا از تصویر، نماد و کلمات می­توان به نحوی شایسته بهره جست.

کلاس درس انشا جای آموختن قواعد نویسندگی، تمرین همان قواعد، پیدا کردن اصول موفقیت نویسنده­های موفق و مطالعه با برنامه آثار آنها و تقد و تحلیل آثار است. اما کلاس جای آموختنِ «کشف» نیست. کشف اتفاقی است که در درون پدید آورنده اثر اتفاق می­افتد. حافظ شاگرد خواجوی کرمانی بود، خواجوی کرمانی شاعری بزرگ است اما هرگز جایگاه حافظ را پیدا نکرد.

معلم در کلاس انشا می­تواند مقدمات کشف موضوع برای دانش آموزان را فراهم آورد. می­تواند پس از آموختن درس­هایی مثل درست نویسی، نقد و ...، هم چنان می­تواند پس از هدایت دانش آموزان به مطالعه درست آثار پیشینیان، با بچه­هایی که توانایی و استعداد دارند، درباره مجهولات بزرگ دنیا، دغدغه­های بشری، دردهای بزرگ و جهانی حرف بزندتا مقدمات فکرهای اساسی و کشف­های بزرگ را برای آنها فراهم آورد.

شیوه­های عملی اجرای اهداف درس انشا

1-داشتن معلمانی دقیق، فعال و اهل ذوق

2-تبیین اهمیت درس انشا برای مدیران، معلمان سایر دروس، دانش آموزان، اولیا و مسؤولین

3-کارآمد کردن دانش آموزان بر چهار حیطه خواندن، گوش دادن، سخن گفتن و نوشتن

4-کاربست شیوه­های صحیح ارزشیابی انشا توسط معلمان

5-ایجاد انگیزه­های لازم و مناسب برای علاقه­مند شدن و یادگیری درس انشا

6-تقویت هم زمان زبان و تفکر دانش آموزان

7-آموزش دقیق ساختار دستوری زبان فارسی                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                          منبع:  jafarianhamid.blogfa.com


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 2 آذر 1393برچسب:, ] [ 19:56 ] [ مریم کریمی ]
[ ]